بررسي فقهي شبيه سازى (بخش اول)

ارسال شده توسط ادمین در 14 آبان 1393 ساعت 23:12:23
بررسي فقهي شبيه سازى (بخش اول)

انواع و احكام

نهضت علمى اى كه هر روز و هر لحظه سخنى نو به ارمغان مى آورد, اينك به شبيه سازى عضو و گياه و حيوان و بلكه انسان, با شيوه هاى گوناگون توفيق يافته است. به همين دليل بر دانشمند مسلمان لازم است تا پس از دريافت واقعيت گفته اين دانشمندان, از زواياى گوناگون و لازم, حكم اسلامى خويش را در اين راستا بيان دارد. نخست بايد بر مبناى گفته هاى دانشمندان يادشده در كتب خودشان, به تبيين حقيقت شبيه سازى پرداخت تا بتوان در هريك از آنها, ديدگاه علمى فقهى ارائه داد. از اين رو, براى روشن شدن مطلب به بيان مقدماتى مى‌پردازيم:

يكم. جسم هر چيز مادى از اجزائى كوچك و به هم پيوسته تشكيل يافته و هر جزئى كه كوچك تر از آن قابل تصور نيست, در صورتى كه در موجود زنده وجود داشته باشد, سلول ناميده مى شود. سلول داراى پوسته اى خاص است كه درون آن هسته اى جاى دارد وبه منزله مغز آن سلول به شمار مى آيد و مايعى به نام سيتوپلاسم, آن هسته را احاطه كرده است. هسته, خود درونِ پوسته اى هسته اى قرار دارد كه هسته درون آن داراى شبكه اى متشكل از ۴۶ نوار (رشته) است كه مجموع آنها كروموزوم ناميده مى شود و هسته تمام سلول هاى بدن, همين تعداد است. بر خلاف سلول هاى جنسى, يعنى سلول هاى اسپرم كه در مردان از بيضه و در زنان, سلول هاى تخمك هاى تخمدان, آنها را ترشح مى كنند.

هر چند سلول هاى پيكرى, در شكل گيرى سلول هاى ياد شده از حيث پوسته ويژه درون آن و سيتوپلاسم و هسته, شركت دارند, ولى هسته هر يك از سلول هاى جنسى در درون خود از ۲۳ كروموزوم تشكيل يافته است.

دوم. پديد آمدن انسان يا حيوانى كه مادرش آن را به شيوه باردارى و زايمان طبيعى متولد مى سازد, به اين شكل است كه سلول هاى اسپرم از پدر و سلول هاى تخمك ـاز ناحيه مادر ـ در درون رحم مادر كه با انزال اسپرم به وسيله آميزش صورت مى گيرد, با يكديگر آميخته مى گردند و در اثر همين آميختگى, سلول جديدى داراى ۴۶ كروموزوم پديد مى آيد كه مجموع كروموزوم هاى سلولِ اسپرم و تخمك مى باشند. هرگاه اين سلولِ جديد به وجود آمد, در درون رحم تغذيه مى كند و افزايش و تكثير مى يابد.

بنابراين در آغاز, دو سلول, سپس چهار سلول و پس از آن شانزده و آن گاه ۳۲ سلول پديد مى آيد و هر يك از سلول هاى تكثير شده, از كليه جهات و ويژگى ها با يكديگر مساوى اند, با اين تفاوت كه هرگاه تعدادشان به ۳۲ سلول رسيد مانند گذشته با اين ويژگى ها, افزايشى نخواهند يافت; بلكه با اين كه هر يك از اين سلول ها در ويژگى هاى موجود خود, نظير ديگر سلول ها هستند; ولى پس از اين مرحله, هر يك از اين سلول ها موظف به انجام دادن كارهاى ويژه اى در مورد اعضاى گوناگونى هستند كه خداى متعال آنها را در وجود انسان و حيوان آفريده است; همان اعضايى كه انسان يا حيوان از آنها به وجود آمده است. بدين سان, برخى از سلول ها, پديدآورنده پوست, بعضى به وجودآورنده گوشت, برخى استخوان و بعضى مغز و برخى ديگر قلب و ساير اعضا را به وجود مى آورند.

بنابراين هر سلولى گر چه مى تواند از آنچه پايه و اساس ايجاد هر يك از اعضا شود, برخوردار باشد, ولى اين سلول ها به انجام وظايف گوناگونى اختصاص خواهند يافت؛ به نحوى كه گويى در هر يك از اين سلول ها جز چيزى كه عهده دار ايجاد عضو است, چيز ديگرى وجود ندارد تا جنين, به صورت كودكى كامل درآيد و مادرش آن را بدون عيب و نقص به دنيا آوَرَد.

سوم: هر عضوى از اعضاى متعدد و فراوان هر حملى كه آفرينش آن كامل گردد, از سلول هاى همسان پديد آمده است; مثلاً پوست, از سلول هاى پوستى همسان به وجود آمده و هر چه فرد بزرگ تر و پوستش گسترده تر گردد, سلول هاى آن نيز متعدد و در محتوا و اختصاص آنها به موردى كه پوست از آن به وجود آيد, نظير يكديگرند و كبد و استخوان و قلب نيز همين گونه اند. بنابراين آن جا كه گفتيم سلول هاى تخمك هاى لقاح يافته به ۳۲ عدد مى رسند و هر يك از سلول ها, موظف به كار خاصى مى شوند, انجام اين كارِ خاص در سلول هاى هر عضوى به تناسب اقتضاى آن عضو صورت مى گيرد; به نحوى كه پيشتر يادآور شديم, كروموزوم هاى چهل و شش گانه از تمام وظايفى كه هر كروموزوم بر عهده دارد، برخوردارند، با اين تفاوت كه اين كروموزوم ها در مقام تاثيرگذارى و جز در مواردى كه بدان نياز است, مثلاً آن گاه كه بواسطه آن، پوست يا هر عضو ديگرى به وجود آيد، عمل نمى كنند و تاثير نخواهند داشت.
چهارم: هرچند سلول و كروموزوم هاى هسته هر سلولى آن قدر ريز و كوچك اند كه با چشم عادى قابل رويت نيستند, ولى پيشرفت علم بدان جا دست يافته كه آن كروموزوم ها در پديد آمدن صفات و ويژگى هاى مخصوص هر نوع و هر فردى، دخالت دارند و به منزله مغز هسته تلقى مى شوند و ويژگى هاى سلول و خصوصيات انسان يا حيوانِ كامل نتيجه محصول همين كروموزوم هاست.

همان گونه كه پى برديد, كروموزوم هاى سلول تخمكِ لقاح يافته, از كروموزوم هاى اسپرم و تخمك به وجود مى آيند و به دليل اين كه كروموزوم ها از پدر و مادر پديد آمده اند، منشا انتقال صفات و ويژگى هاى موجود در پدر و مادر به سلول ها و جنين و كودكى كه بعدها از مادر متولد مى شود, خواهند گشت؛ چنان كه به عنوان مثال كروموزوم هاى سلول هاى پوست از ويژگى هاى پوست برخوردارند. سلول هاى نو و پوست جديد نيز داراى همان ويژگى ها خواهند بود, خواه تكثير سلول هاى ياد شده، به گونه اى طبيعى صورت گرفته باشد يا مصنوعى.

پنجم: معناى دقيق (استنساخ) (شبيه سازى) كه مقصود ما در اين جاست, پى جويى نسخه دوم چيزى است كه قبلاً وجود داشته است. اين نسخه جديد, گويى مصداق ديگرى از موردى است كه ما در صدد نسخه بردارى از آن هستيم و گويى آنچه در ابتدا وجود داشته, از نو تحقق يافته و اين پديده جديد صورت ديگرى از آن با ويژگى هاى يكسان است كه در زبان انگليسى از آن به (كلونينگ) ياد مى شود و اين لفظ برگرفته از ( كلون) (تاگ) كلمه يونانى است كه معنايش كاشتن قلمه نهال درخت است تا رشد و نمو كند و به درختى كامل تبديل گردد. بنابراين (كلونينگ) تعبير ديگرى است از اين كه ما در پى دستيابى به امرى جديد برآييم;يعنى همان رشد نهال درخت و نسخه كامل درختى است كه نهالش را كاشته ايم. به همين دليل از اين عمل به ( استنساخ) (كپى بردارى=شبيه سازى) تعبير مى شود و معنايش پديد آوردن مشابه و مشابهات است; چرا كه حاصلِ جديد, به يقين شبيه همان اصلى است كه قبلاً وجود داشته است, با اين تفاوت كه اين مشابهت گاهى بدين لحاظ است كه آنچه تازه پديد آمده, شبيه عضوى است كه سلول هايش تكثير شده تا به صورت نسخه بدلى براى آن عضو درآمده است و گاهى بدين لحاظ است كه آنچه تازه پديد آمده, شبيه و نسخه دوم حيوان يا انسانى است كه سلول هايش گرفته شده و تكثير شده است.

اقسام شبيه سازى

پس از بيان اين مقدمات، مى توان شبيه سازى را به سه نوع تقسيم بندى نمود.

۱. شبيه سازى عضو

حقيقت اين است كه نهضت علوم طبيعى ژنتيك به اين نتيجه رسيده كه مى توان با ابزار و وسائل مصنوعى, يك سلول را از برخى اعضا برگرفت و آن را با تمام محتوياتش، اعم از پوسته بيرونى و سيتوپلاسم و هسته اش كه از كروموزوم هاى ويژه اى تشكيل يافته، در مكانى جديد كه علوم امروزى آن را پديد آورده، قرار داد تا از غذاى مصنوعى و مورد نياز خود تغذيه كند و سلول هايى همسان و به هم پيوسته تكثير شود تا بخشى از پوست يا عضو ديگرى كه سلول آن را برگرفته ايم, به وجود آيد و بدين ترتيب، به عنوان مثال به پوست جديدى دست يابيم كه نسخه بدل پوست اصلى به شمار آيد.

گاهى از اين عضو جديد در درمان عضو و يا شخصى كه سلولِ او را برگرفته ايم, استفاده مى شود؛ مثلاً اگر بخشى از پوست, دچار بيمارى و يا داراى عيب و نقص يا بخشى از بدن فاقد پوست باشد، همين پوست جديد جايگزين آن مى شود و بخش فاقد پوست بدن, به جهت شباهت پوست جديد با تمام پوست بدن صاحبِ آن سلول، پذيراى اين بخش جديد خواهد شد.

بنابراين اين امكان وجود دارد با پيمودن اين راه براى دستيابى به عضوى جديد و نو، در درمان مبتلايان به بيمارى هاى غير قابل درمان, بتوان بهره بُرد; مثلاً اگر كسى مبتلا به سرطان استخوان پاست, مى توان با برگرفتن يك سلول از استخوان سالم بدن و تكثير آن سلول به اندازه دستيابى به قطعه استخوانى كه از آن بيمارى سالم مانده, بخش مبتلاى به سرطان را برداشت و قطعه استخوان جديد را جايگزين آن ساخت.

اين نوع شبيه سازى ـ بدين لحاظ كه دستاوردش حيوان يا انسانى مشابه پيكرى كه سلول ِعضوش گرفته شده نيست ـ هر چند بنا به بعضى گفته ها خارج از حقيقتِ شبيه سازى است, ولى شما به خوبى آگاهيد كه مجرّد اين عمل, سلب عنوان شبيه سازى را از آن روا نمى شمرد; زيرا منظور از شبيه سازى نبايد محدود در دستيابى به حيوان يا انسانى جديد, مشابه و نسخه بدل صاحب سلول باشد; بلكه همان گونه كه تبيين نموديم, مى تواند مقصود از شبيه سازى, دست يافتن به عضوى همسان و نسخه بدل عضوى كه سلول ِآن گرفته شده, به شمار آيد.

۲. همسان طلبى

مقصود اين است پس از آن كه تخمك ها با اسپرم مرد در رحم زن تلقيح گشت, سلول ِلقاح يافته شروع به افزايش مى كند و به دو سلول و سپس به چهار و هشت و شانزده سلول و... تكثير مى شود. همه اين سلول ها را يك پوسته پوشانده است, و پيشرفت علم, امكان شكافتن پوسته اى را كه همه سلول ها را پوشانده و جداسازى سلول هايى را كه تكثير شده و تعدّد يافته, به وجود آورده است كه پس از جداسازى سلول ها ناگزير بايد هر سلولى با پوسته اى (مصنوعى) جديد پوشانده شود و گفته اند: كه اين پوسته مصنوعى از برخى مواد موجود در درياها به دست مى آيد.

بدين ترتيب, پس از آن كه هر يك از سلول ها با اين پوسته جديد و نو پوشيده شد, هر سلولى نسخه جديدى از سلول نخست خواهد بود كه در محيط مناسب, يعنى رحم, رو به فزونى مى رود تا تعداد آنها به ۳۲ سلول مى رسد و رشد و نمو مى كند و به كودكى كامل تبديل مى شود. بدين سان, هر يك از سلول ها, همسان يكديگر و در كليه صفات و ويژگى ها همانندند و فرزندانى كه از آنها به وجود مى آيند نيز چند قلوهايى بسيار شبيه يكديگرند.

هر يك از اين سلول هاى جديد را مى توان در رحم زن قرار داد و مى توان در دستگاه هايى مُدرن, حفظ و نگاهدارى كرد و پس از گذشت مدتى كوتاه يا طولانى در رحم زن جايگزين ساخت تا مسير خود را براى رسيدن به مرحله فرزندى كامل طى نمايد; چنان كه اين امكان نيز وجود دارد كه برخى از اين سلول ها را در رحم زن قرار داد و بعضى ديگر را در حالت انجماد نگاه داشت و دو سال بعد در رحم زن مستقر نمود. بدين ترتيب, دو فرزند يا بيشتر, چندقلوهايى شبيه يكديگر خواهند بود كه هر يك بدون هيچ تفاوتى همسان ديگرى است و تنها تفاوت آن ها اين است كه هر كدام زودتر به دنيا آمد, سنّش از ديگرى بيشتر است. گفته اند: برخى دانشمندان اين كار را انجام داده اند, ولى همه موارد آن كاملاً نتيجه بخش نبوده, بلكه از هر سه مورد, يك مورد آن موفقيت آميز بوده است. شايد اين كاهش موفقيّت, در اثر عدم پيشرفته بودن ابزار لازم بوده كه ممكن است بعدها اين عمل بدون استثناى حتى يك مورد, در همه موارد, كاملاً موفقيت آميز باشد.

۳. شبيه سازى با سلول تخمك لقاح نيافته

در اين نوع شبيه سازى, سلولِ تخمك هاى لقاح نيافته زن را برمى گيريم. از يك سو همان گونه كه يادآورى شد, اين سلول داراى پوششى است كه درون آن هسته و مايع سيتوپلاسم وجود دارد و بايد هسته آن را تخليه كنيم. از سوى ديگر با برگرفتن سلولِ يكى از اعضاى مرد و زن ـ هر چند همان زنِ صاحب تخمك ـ و گرفتن سلول پوست, هسته اين سلول را خارج مى سازيم. پس از انجام اين دو عمل كه مقدمه عمل سومى خواهند بود, هسته سلولِ پوست را در محل هسته تخمكى كه هسته اش تخليه شده, قرار مى دهيم و اين سلول به دست آمده از هسته سلول پوست و سيتوپلاسم موجودِ در آن و پوسته تخمك, درون رحم زن قرار داده مى شود و شروع به تكثير مى كند تا تعداد آنها به۳۲ سلول مى رسد. سپس با طى مراحل رشد, كودكى متولد مى شود كه در فرض مثال, اين كودك در تمام جهات و ويژگى ها نسخه بدل شخص صاحب پوستى است كه سلولِ پوستِ وى را برگرفته ايم.

در مقدمه گذشت كه هسته تخمكِ زن, ۲۳ كروموزوم دارد كه با اين تعداد, قادر بر ازدياد و تكثير و رسيدن به مرحله جنين كامل نيست; ولى سلولِ عضوى كه سلولش را گرفته ايم, داراى ۴۶ كروموزوم است كه اگر اين كروموزوم ها در محل هسته سلولِ تخمك نهاده شود, سلولِ به وجود آمده و تشكيل يافته از اين دو سلول, قادر بر تكثير است و مى تواند به مرحله جنين كامل برسد و كودك از مادرش متولد گردد.

گفتنى است: سخنان كسانى كه ماگفته هايشان را بررسيديم, در اين خصوص گوناگون است. برخى از آنان, تخمكى را كه برگرفته و هسته اش تخليه و برداشته شده, تخمكى لقاح يافته فرض كرده اند; چنان كه در شماره ۹۶ (مجله زنان) چاپ بهمن۱۳۸۱آمده است.

برخى ديگر تاكيد نموده اند كه تخمك مزبور, لقاح يافته نيست; چنان كه در مقاله (دكتر حسان حتموت) آمده و كسان ديگر نيز گفته اند.

اين اختلاف گفته ها, ما را براى دقت بيشتر در دستيابى به واقعيت ملزم ساخت; تا اين كه به سخنى از دكتر لى سيلور كه در كتاب (الاستنساخ بين العلم و الفقه) تاليف دكتر داود سليمان سعدى چاپ لبنان به سال۱۴۲۳هـ/ ۲۰۰۲م. از او نقل شده بود, دست يافتيم. دكتر لى سيلور اين نوع تخمك را لقاح نيافته فرض كرده است. به همين دليل ما در بيان نوع سوم شبيه سازى و به جهت تاكيد بر صحّت اين امر, آن را موضوع سخن قرار داديم. اينك متن مقاله دكتر لى سيلور را به نقل از كتاب ياد شده, بيان مى داريم:

انسان چگونه شبيه سازى مى شود؟

اين دانستنى ها از ناحيه دكتر لى سيلور, كارشناسى برجسته در شبيه سازى و از اساتيد دانشگاه پرنيستون, ارائه گرديده است. وى مى گويد: شبيه سازى كارى خيالى نيست; بلكه موضوعى واقعى است و بر

این مطلب را به اشتراک بگذارید:


  • درباره ما

    موسسه حقوقی فقیه نصیری در بهار سال هشتاد و هشت به همکاری سه نفر از وکلای پایه یکم دادگستری ، عضو کانون وکلای دادگستری استان مازندران ، به مدیریت عاملی آقای البرز فقیه نصیری، ریاست آقای احسان فقیه نصیری و نائب رئیسی آقای گودرز فقیه نصیری(با بیش از دو دهه فعالیت در این عرصه) تحت ...

  • ارتباط با ما

    نشانی: چالوس، مقابل دادگستری، ساختمان وکلا، طبقه اول، واحد سوم

    تلفن: 01152255455 , 01152254080